آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها نويسندگان
|
رنگين كمون
گفتمش نقاش را نقشی بکش از زندگی* باقلم نقش حبابی برلب دریا کشید
لحظه ای که به توفکر نکنم مرگ من رسیده است که خدا روح عشق تو را در من دمیده است عشق چیست ؟لذت سوختن عاشق ناگذیر وچشمهایی که جز شما ندیده است لذت دارد امتحانش کرده ام یک عمر روح وجود من برای چون تویی پلاسیده است وقت رفتن دیدنت برای یک بار غنیمت است درجایی که برای اولین بار چشمم تو را دیده است خانه آخرت مرا به یمن وجودت مزین کن قدم رنجه کن که قلبم فقط به عشقت تپیده است فاتحه نمی خواهم ازشما توخود جزواولوالعزمانی پیام عشق مابین لبهایت آرمیده است فقط نگاه کن به چشمانم فقط نگاه تو همانی که می خواستم حالا به مزارم رسیده است |
|||||||||||||||||
![]() |