آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها نويسندگان
|
رنگين كمون
گفتمش نقاش را نقشی بکش از زندگی* باقلم نقش حبابی برلب دریا کشید
دشت پر از ناله و فریاد بود سلسله بر گردن سجاد بود فصل عزا آمد و دل غم گرفت خیمه دل بوی محرم گرفت زهره منظومه زهرا حسین کشته افتاده به صحرا حسین پنج شنبه 26 آبان 1391برچسب:شبیه خوانی, :: 12:47 :: نويسنده : ی گ ا ن ه
درکنار دجله اولب تشنه بود روبرویش قوم تیغ ودشنه بود ازطرف اسلام وعشق ودردبود آن طرف جولانگه نامردبود این طرف ایمان وعشق و جودبود آن طرف مردانگی مردودبود این طرف خورشیدقرآن وحدیث آن طرف ابری زمردان خبیث ذوالجناح وشیهه وشمشیرها کربلا وزینب وزنجیرها ذوالجناح وکربلای زخمی اش کربلا باخیمه های زخمی اش کربلا ونعش های بی کفن دستها.سرها جدا دورازبدن دست عباس وفرات وآب ومشک چشم یاران وعزا وخون واشک ظهربودودیدگان راخون گرفت موج دریای اذان راخون گرفت صبح زینب ابرخون رابرفکند نسل آن قوم زبون رابرفکند کربلابودوحسین واهل دین قتلگاه مردمان راستین کربلا وبانگ واویلا یاحسین الوداع اهل ایمان یاحسین آسمان هم زین عزاخون گریه کرد کربلا برکربلا خون گریه کرد آه ای بی تاب تنها کربلا سرزمین بی کسیهاکربلا سخت است حرفت رانفهمند! سخت تراین است که حرفت را اشتباهی بفهمند حالا میفهمم که خداچه زجری میکشد وقتی این همه آدم حرفش رانفهمیده اند.که هیچ! اشتباهی هم فهمیده اند ماهیان ازتلاطم دریابه خدا شکایت بردند و چون دریا آرام شد خود را اسیر تلاطم زندگی حکمت خداست از خدا دلی آرام بخواهیم نه دریایی آرام
گاهـے حجم ِدلتنگے هايَـم آنقــدرزيــادميشـود
افراد موفق مرتکب اشتباه های بیشتری می شوند اما آنان ازآن روموفق هستند که راه های بیشتری را می آزمایند.دیر یا زود به هدف خود می رسند آنان همیشه پیروز نیستند.اماسرانجام به پیروزی می رسند.فقط به علت آنکه تسلیم نمی شوند آرزویی باید داشت تا زندگی رابه حرکت واداشت
این نامه زمن که از تو دورم خاموش چو راه بی عبورم بی توست مرا جهان فراموش در سینه من فغان خاموش خواهم همه با تو راز گفتن درد دل خسته باز گفتن صد قصه کنم ز آشنایی بس گریه ز تلخی جدایی از حال دلم تورا خبر نیست دل از دل من شکسته تر نیست تا روی تو در برابرم نیست دیدار دوباره باورم نیست بگذار که لب فروببندم ای راحت جان دردمندم با حالت گریه نامه بستم در حال جنون قلم شکستم نفس می کشم نبودنت را در چشمانم لباس سیاه پوشیده... غنچه لبهای پیغمبر که شد وا در غدیر برلبش گل واژه ”من کنت مولا ”نشست قرآن به جز از وصف علی آیه ندارد ایمان به جز از حب علی پایه ندارد گفتم بروم سایه لطفش بنشینم گفتا که علی نور بود سایه ندارد
اوصاف علی به هر زبان باید گفت این ذکر به پیدا و نهان باید گفت در جشن ولی عهدی مسعود علی تبریک به صاحب الزمان باید گفت
|
|||||||||||||||||
![]() |