آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها نويسندگان
|
رنگين كمون
گفتمش نقاش را نقشی بکش از زندگی* باقلم نقش حبابی برلب دریا کشید
ماكه ازترس خدا او راعبادت ميكنيم برتعصب هاي خوديك عمرعادت ميكنيم هرنمازي باخودش تجديدبيعت كرده و ساعتي ديگر به او راحت خيانت ميكنيم ماكه مغروريم ازاينكه مسلمان زاده ايم باطلبكاري تقاضاي شفاعت ميكنيم هوس كوچ به سرم زده شايدهم هجرت نميدانم ازاين بي دلي هاخسته شده ام دستانم رابه دستان هيچ كس مي سپارم ودرد ودل ميكنم با درختان ديوانگي هم عالمي دارد توكه قصدجدايي كرده بودي خيال بي وفايي كرده بودي چرابا اين دل خوش باور من زماني آشنايي كرده بودي
|
|||||||||||||||||
![]() |