آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها نويسندگان
|
رنگين كمون
گفتمش نقاش را نقشی بکش از زندگی* باقلم نقش حبابی برلب دریا کشید
کاش میشد با توبودن را نوشت تاکه زیبا را کشم برهرچه زشت کاش میشد روی این رنگین کمان مینوشتم تا ابد بامن بمان... هرکی اومد پیش من یه ذره جاتونگرفت.... هیچ ادایی جای اون نازواداتو نگرفت.... پیش هرنقاشی رفتم تو رونقاشی کنه روی هربومی زدم رنگ چشاتونگرفت... ![]() ای کاش که از حال من خبرت بود ای کاش دمی ازسرکویم گذرت بود من مرغ اسیرم که ندارم پر پرواز ای کاش که کاشانه ی من زیرپرت بود...
|
|||||||||||||||||||
![]() |